بیشتر افراد زود میبرند و دیر میبازند: سودهای کوچک را سریع قفل میکنند و به ضررها جا میدهند.
ریشهها: ترس از برگرداندن سود، نیاز به حسِ «برد»، لنگر به تارگت ثابت، سایز پوزیشن بزرگ، نبود برنامهی خروجِ ادامهدار.
درمانهای ساده: تریلینگاستاپ، برداشتِ سود پلهای، کوچککردن سایز پوزیشن، سنجهی درست عملکرد (Expectancy)، چکلیست خروج بر پایهٔ سیگنال نه احساس.
ترس از پسدادن سود: چند کندل قرمز میبینیم و سریع میفروشیم.
نیاز به نرخ برد بالا: «فقط میخوام ببرم!» → سودهای ریزِ زیاد، اما بازده کلی ضعیف.
اثر «گریز از زیان»: زیان دو برابرِ سود درد دارد؛ پس سود کوچک را زود قفل میکنیم.
لنگر به تارگت ثابت: یک عدد در ذهن داریم (مثلاً +۳٪) و هر چه شد همان را میگیریم—even اگر روند تازه جان گرفته باشد.
حدِ سودِ ثابتِ کوتاه و بدون برنامهٔ ادامه (مثلاً فقط TP روی مقاومت اول).
نداشتن تریلینگاستاپ: هیچ «مسیر ادامهدار» برای برندهها تعریف نشده.
سایز پوزیشن بزرگ: نوسان طبیعی قیمت، روان ما را میلرزاند و مجبور به خروج زودهنگام میکند.
افق زمانی نامنطبق: تحلیل هفتگی، اجرا در تایم ۵دقیقهای!
میانگین سود < میانگین ضرر با اینکه درصد برد بالاست.
اکثر بردها زیر ۱R تمام میشوند (R = فاصلهی ورود تا حدضرر).
نمودار سرمایهتان «دندانهدار» است: سودهای ریز، گاهی یک ضرر بزرگ که همه را میبلعد.
بیشتر خروجها بدون سیگنال معکوس بوده—فقط روی احساس خروج کردهاید.
E=(درصد برد×میانگین سود)−(درصد باخت×میانگین ضرر)E = (\text{درصد برد} \times \text{میانگین سود}) - (\text{درصد باخت} \times \text{میانگین ضرر})
نمونهٔ بد (سقف سود محدود):
برد ۷۵٪ با میانگین سود = ۰.۶R و باخت ۲۵٪ با میانگین ضرر = ۲R
→ E=0.75×0.6−0.25×2=0.45−0.5=−0.05RE = 0.75\times0.6 - 0.25\times2 = 0.45 - 0.5 = -0.05R (زیانده!)
نمونهٔ خوب (برندهها را رها کنید):
برد ۴۰٪ با میانگین سود = ۲.۵R و باخت ۶۰٪ با میانگین ضرر = ۱R
→ E=0.4×2.5−0.6×1=1−0.6=+0.4RE = 0.4\times2.5 - 0.6\times1 = 1 - 0.6 = +0.4R
نتیجه: حتی با برد کمتر، اگر برندهها بزرگ باشند، سامانه شما سودده میشود.
در ۱.۵–۲R: بخشی (مثلاً ۳۰–۵۰٪) را نقد کنید و استاپ را به نقطهسربهسر ببرید.
باقی پوزیشن را با یکی از اینها تعقیب (Trail) کنید:
ATR (مثلاً ۲×ATR)،
میانگین متحرک ۲۰ یا ۵۰،
ساختار قیمت (تا وقتی سقف/کف بالاتر سالم است، بمان).
هرقدر سایز معقولتر، تحمل نوسان بیشتر → خروجهای احساسی کمتر.
بهجای فقط یک عدد ثابت، R-Multiple و تریلینگ داشته باشید: اگر روند جان دارد، بگذار ادامه دهد.
بهجای «چند تا برد داشتم؟» بپرسید: میانگین سودم چند R است؟ انتظاری ۲۰ معاملهٔ اخیر مثبت است؟
قبل از فروش، اینها «بله» هستند؟
شکست ساختار (HL/HH شکسته شد؟)
کراس میانگینها یا شکست خط روند؟
واگراییِ حجم/مومنتوم و کندل برگشتی معتبر؟
اگر هیچکدام نیست و فقط میترسید، زود نفروشید—استاپ را معقول بالا بیاورید.
برای رالیهای غیرعادی از قبل سناریو داشته باشید: «هر +۱R دیگر، ۲۰٪ میبندم و استاپ را ۱R میآورم جلو».
حساب سوئینگ: هدفهای نزدیک.
حساب روندی: همان نماد را با قوانین تریلینگِ بلندتر نگه دارید. (یا در یک حساب، دو بلیط: نیمه سوئینگ، نیمه روندی.)
سرمایه ۱۰,۰۰۰ | ریسک هر معامله = ۱٪ = ۱۰۰
ورود ۱۰۰، حدضرر ۹۵ → R = ۵
برنامه: در ۱.۵R (۷.۵ واحد) نصف میبندم، استاپ بقیه را میآورم ۱۰۰ (سربهسر)، بعد با MA20 تریل میکنم.
اگر سهم تا ۴R برود، بخش باقیمانده سود بزرگی میدهد که چند باختِ کوچک آینده را پوشش میدهد.
هشدار قیمت روی سطوح R،
نمایش ATR/MA روی چارت،
ژورنال معاملات با ستونِ «دلیل خروج» (سیگنال/احساس)،
یک برگهی تریلینگ آماده (مثلاً: «بالای MA20 = بمان | شکست MA20 = خروج»).
ریسک هر معامله ≤ ۱–۲٪ سرمایه
برداشت پلهای در ۱.۵–۲R و انتقال استاپ به سربهسر
انتخاب یک روش تریلینگ (ATR/MA/ساختاری) و ثبات در اجرا
معیارهای موفقیت = Expectancy و Payoff نه فقط Win Rate
سایز پوزیشن بهقدری کوچک که بتوانم نوسان را تحمل کنم
خروج فقط با سیگنال معتبر؛ نه صرفاً ترس یا سودِ عددِ گرد
سقف سود معمولاً با دست خودمان ساخته میشود: ترس، عجله، و نبودنِ برنامه برای «اگر روند ادامه داشت چه؟». با برداشت پلهای + تریلینگاستاپ + سایز پوزیشن معقول و تمرکز بر انتظار آماری بهجای تعداد برد، میتوانید برندهها را آزاد بگذارید تا برایتان کار کنند—و همین، تفاوت بین «بردهای ریزِ زیاد ولی بازده کم» و «بازده پایدار و معنادار» است.