در حالی که بیتکوین و آلتکوینهای مختلف ارزش خود را بر عرضه محدود یا اعتماد شبکه مبتنی کردهاند، رمزارزهای با پشتوانه کالا مانند طلای دیجیتال یک پل میان دنیای فیزیکی و دیجیتال ساخته و وعده دادهاند ثبات قیمتی طلا را با سرعت و دسترسیپذیری بلاکچین ترکیب کنند. این توکنها معمولاً به ازای هر واحد، معادل معینی از کالای فیزیکی (مثلاً ۱ گرم طلا) در خزانه نگهداری میکنند و مالک حق بازخرید یا تحویل فیزیکی آن کالا را دارد. سؤال اصلی این است: آیا طلای دیجیتال میتواند نقشی شبیه پول در آینده ایفا کند؟
توکنسازی دارایی واقعی:
هر توکن نمایانگر کسری از یک دارایی فیزیکی است. برای طلای دیجیتال معمولاً هر توکن معادل یک گرم یا یک انس طلا است که در خزانههای مورد تأیید نگهداری میشود.
بلاکچین و شفافیت:
سوابق مالکیت و انتقال توکنها روی بلاکچین ثبت میشود و امکان ممیزی آنی موجودی طلا و گردش توکن فراهم است.
ضمانت بازخرید:
صادرکننده موظف است در ازای هر توکن، کالای فیزیکی به بازارگردان یا دارنده بازگرداند یا معادل ریالی آن را بپردازد.
نقدشوندگی و بازار ثانویه:
توکنهای کالایی در صرافیهای رمزارز و پلتفرمهای مخصوص معامله میشوند که معمولا نقدشوندگی بالاتری نسبت به خود طلا فیزیکی ارائه میکنند.
دسترسپذیری جهانی و فوری:
خرید و فروش ۲۴/۷ بدون نیاز به حمل و انبارداری فیزیکی.
هزینه نگهداری پایین:
حذف نیاز به صندوق امانات، بیمه و هزینه حمل.
تقسیمپذیری نامحدود:
میتوان کسری از گرم طلا (مثلاً ۰.۰۰۰۱ گرم) را معامله کرد، در حالی که طلا فیزیکی معمولا به سکه یا شمش محدود است.
شفافیت و اعتماد:
بازرسی منظم خزانهها و انتشار گزارش موجودی همزمان با ثبت تراکنشها روی زنجیره.
سرعت تسویه:
انتقال مالکیت در چند ثانیه تا چند دقیقه، در مقابل روزها پروسه بانکی طلا فیزیکی.
ریسک اعتبار صادرکننده:
اگر شرکتی که طلا را نگه میدارد دچار ورشکستگی شود، امکان تأمین بازخرید کم یا وجود نخواهد داشت.
نظارت و استانداردسازی ناکامل:
هنوز چارچوب قانونی و استانداردهای یکپارچه بینالمللی برای تضمین موجودی و کیفیت طلا وجود ندارد.
هزینه تراکنش بلاکچین:
در برخی شبکهها، کارمزد انتقال توکنها ممکن است در نوسانات شدید بالا رود.
محدودیت در تحویل فیزیکی:
برخی صادرکنندگان فقط امکان بازخرید ریالی دارند و تحویل شمش فیزیکی در نقاط جغرافیایی خاص محدود است.
رقابت با استیبلکوینهای فیاتپشتوانه:
استیبلکوینهایی که پشتوانه USD یا یورو دارند امکانات مالی و تسهیل مقرراتی بیشتری دارند.
PAX Gold (PAXG): صادرشده توسط Paxos، هر توکن معادل یک انس طلا لندن است و قابل بازخرید فیزیکی.
Tether Gold (XAUT): از سوی تتر منتشر، معادل یک انس طلا راندمان ذخیره و بازخرید ریالی را ارائه میدهد.
Digix Gold Token (DGX): مبتنی بر اتریوم و توزیع شده در توکنهای ۱ گرمی؛ گزارش موجودی هر ماه منتشر میشود.
هر یک از این پروژهها با روشهایی نظیر ارائه گزارشهای ثابتشده توسط حسابرسان مستقل سعی کردهاند اعتماد بازار را جلب کنند.
رشد پذیرش نهادی:
با افزایش مداخلات بانکها و نهادهای مالی در رمزارز، ETFهای طلای دیجیتال و صندوقهای قابل معامله پشتوانهدار راهاندازی خواهند شد.
یکپارچهسازی با دیفای:
توکنهای طلا میتوانند در وامدهی، تأمین نقدینگی و سایر کاربردهای Decentralized Finance بهعنوان وثیقه یا دارایی سودده استفاده شوند.
استفاده در پرداختهای نقطهبهنقطه:
پرداختهای خرد و تجارت بینالملل با طلای دیجیتال تسهیل میشود؛ بهویژه در کشورهایی که دسترسی به طلا دشوار است.
پشتیبانی قانونی قویتر:
تدوین چارچوبهای نظارتی و استانداردهای انبارداری و انتقال طلا در سطح بینالمللی اعتبار و جذابیت را افزایش میدهد.
نسل بعدی کالادارهای دیجیتال:
علاوه بر طلا، رمزارزهای با پشتوانه نقره، نفت و سایر کالاهای با ارزش در حال ظهورند که سبد کالایی دیجیتال ایجاد میکنند.
رمزارزهای با پشتوانه کالا، بهویژه طلای دیجیتال، در امر ذخیره ارزش و پرداخت قابلیتهای منحصربهفرد را ارائه میکنند: دسترسی فوری، تقسیمپذیری بالا و شفافیت بلاکچین. اگرچه چالشهای نظارتی و ریسکهای صادرکننده همچنان وجود دارد، اما با رشد زیرساختهای قانونی و فناوریهای دیفای، طلای دیجیتال میتواند یکی از ستونهای آینده پول باشد—داراییای که ثبات کلاسیک طلا را با سرعت و نوآوری رمزارز ترکیب میکند.